جدول جو
جدول جو

معنی گرد آوری - جستجوی لغت در جدول جو

گرد آوری
جمع کردنی، جمع و جوری
تصویری از گرد آوری
تصویر گرد آوری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرد آوریدن
تصویر گرد آوریدن
جمع کردن، فراهم آوردن، انباشتن، گرد آوردن
فرهنگ فارسی عمید
گرد آوردن: سپاهی که نوروز گرد آورید همه نیست کردش زناگه شجام. (دقیقی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردن آوری
تصویر گردن آوری
تنومندی، زورمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردآوری
تصویر گردآوری
جمع آوری، تالیف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گردآوری
تصویر گردآوری
عمل گرد آوردن، جمع کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردآوری
تصویر گردآوری
گرد آوردن جمع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردآوری
تصویر گردآوری
((~. وَ))
جمع آوری، گرد آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرد آفرین
تصویر گرد آفرین
(دخترانه و پسرانه)
گردآفرید، نام دختر گژدهم از مرزداران ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی، فرمانده لشکر مرزبانان ایران در نبرد با سهراب، یکی از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یاد آوری
تصویر یاد آوری
تداعی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حرص آوری
تصویر حرص آوری
حریصی آزمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردن آور
تصویر گردن آور
گردن کلفت، تنومند، زورمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرد آوردن
تصویر گرد آوردن
جمع کردن، فراهم آوردن، انباشتن
فرهنگ فارسی عمید
دلیری شجاعت پهلوانی، حکمت دانایی: بصورتگری دست بردی ز مانی بکنداوری گوی بردی ز آزر. (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کید آوری
تصویر کید آوری
مکاری حیله گری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرد آورده
تصویر گرد آورده
جمع کرده فراهم آورده، تالیف کرده مولف
فرهنگ لغت هوشیار
تنومندء زورمند: فرمود که هزار غلام گردن آورتر زره پوش را نزد من فرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورد جوری
تصویر ورد جوری
ورد گوری گور شهری است در فارس ورد کامکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاد آوری
تصویر یاد آوری
عمل یادآورد تذکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرد پیری
تصویر گرد پیری
کنایه از سفید شدن مو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرد آوردن
تصویر گرد آوردن
((~. وَ دَ))
جمع کردن، فراهم آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شرم آوری
تصویر شرم آوری
Shamefulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
शर्मनाकता
دیکشنری فارسی به هندی